به گزارش "ورزش سه"، تقریبا دو سال قبل بود که سایت فوتبال لیکس آغاز به انتشار اسنادی از قراردادهای ستاره های دنیای فوتبال کرد و مدعی شد که بسیاری از ستاره های دنیای فوتبال با دور زدن قوانین مالیاتی، تلاش می کنند تا درآمدهای بیشتری داشته باشند؛ ادعایی که با اتهام های اخیر به لیونل مسی و کریس رونالدو، تا اندازه ای ثابت شده است.
رافائل بوشمان و مایکل وولزینگر بعد از دیدار با موسس پرتغالی این سایت که به "جان" معروف است و زندگی مخفیانه ای دارد، تصمیم به نوشتن کتابی به کمک اسنادی که این سایت در اختیارشان قرار داد، گرفتند. این کتاب دو ماه قبل منتشر شد و "ورزش سه" به بهانه فرا رسیدن فصل نقل و انتقالات که بار دیگر اعداد و ارقام خیره کننده پیشنهادها برای خرید بازیکنان به تیتر اصلی رسانه ها تبدیل شده، گفتگویی داشته با این روزنامه نگار ماجراجو:
قرار بود که دیروز (سه شنبه-23 خرداد) با هم صحبت کنیم اما انتشار خبر پرونده فرار مالیاتی کریس رونالدو باعث شد که شما کمی سرتان شلوغ شود. چرا این خبر برای تان اینقدر مهم بود؟
به هر حال این در مورد یکی از بهترین بازیکنان دنیا بود و موضوع آن هم دقیقا پرونده هایی است که ما دنبال می کنیم.
در این اتفاق پرونده هایی که فوتبال لیکس و شما منتشر کردید، تاثیر داشت؟
بله، بخشی از این پرونده ها را ما منتشر کردیم و برای مان قابل توجه است که بالاخره مقامات در حال توجه نشان دادن به آن هستند.
چرا "جان" به جای انتشار این اسناد در سایتش، آن را در اختیار مقامات قضایی یا پلیس قرار نمی دهد؟
از قصد شخصی او اطلاعی ندارم اما می دانم که او در ابتدا تلاش کرد تا این مدارک را در اختیار مقامات فیفا قرار بدهد اما آنها هیچ توجهی به آن نکردند. بعد از آن بود که او تصمیم گرفت آنها را منتشر کند.
ولی وقتی اسناد در اختیار اف بی آی قرار گرفت، تعداد زیادی از مقامات فیفا دستگیر شدند؟
بله اما موضوع فقط باز شدن پای پلیس به پرونده ها نیست؛ موضوع درست شدن سیستمی است که امکان چنین تخلفاتی را می دهد.
او ادعا کرده که به خاطر تهدیدهایی که شده و افرادی که او را تعقیب می کنند، زندگی مخفیانه ای دارد. این باعث نشد که شما برای نوشتن این کتاب دچار تردید بشوید؟
نه اما خب ما هم تهدید شدیم. بعد از انتشار کتاب بود که یک بار فردی وارد محل کار ما شد و گفت که نباید این کار را می کردیم و رفت.
متوجه نشدید از طرف چه کسی آمده بود؟
نه. به هر حال می دانستیم که فشارهایی وجود خواهد داشت. حتی برای ترجمه کتاب به انگلیسی هم مشکلاتی به وجود آمده و هنوز هیچ انتشاراتی در انگلیس حاضر به چاپ آن نشده چون می ترسند که افراد بانفوذی که در کتاب از آنها اسم برده شده، برای شان مشکلاتی ایجاد کنند.
ما در این اسناد و کتاب اعداد و مبالغ عجیب و غریبی می بینیم اما شاید برای بعضی ها قابل درک نباشد که مشکل اصلی چیست. چون باشگاه های اروپایی، تقریبا کمپانی های خصوصی هستند و پولی که هزینه می کنند، متعلق به خودشان است. پس چه فرقی می کند که چه اندازه به بازیکنان یا مدیر برنامه های آنها بپردازند یا چقدر پاداش بدهند؟
خب این از چند جنبه مهم است. یکی مسئله فرارهای مالیاتی است. مثل همیشه پرونده رونالدو که پول ها از طریق شرکت های صوری به بهشت های مالیاتی منتقل می شود. مسئله دیگر تاثیری است که این مسئله روی روح فوتبال به عنوان یک ورزش اثر می گذارد و آن را از هدف اصلی اش دور می کند. یک مورد دیگر تاثیری است که آدم های پرنفوذ می توانند روی روال عادی بازار بگذارند. مثلا مینو رایولا را در نظر بگیرید که به خاطر انتقال پل پوگبا به منچستریونایتد، 40 میلیون یورو پورسانت گرفت. مطمئنا کسی که چنین مبلغی دریافت می کند، می تواند تاثیر زیادی در بازار نقل و انتقالات داشته باشد.
به طور مشخص مورد خاصی هست که او باشگاه یا بازیکنی را مجبور به انتقال کرده باشد؟
بله، انتقال هنریک میخیتاریان به منچستریونایتد. در قرارداد میخیتاریان با دورتموند، بندی وجود داشت که اگر او تا زمان مشخصی انتقال پیدا نمی کرد، این باشگاه باید مبلغ قابل توجهی را به رایولا پرداخت می کرد؛ بدون اینکه چیزی نصیب خودشان بشود. به همین دلیل آنها مجبور به فروش او شدند. در واقع یکی از اهداف انتشار این اسناد، فاش شدن چنین بندهایی است که در حالت عادی صحبتی از آنها نمی شود.
در مورد نقش مدیربرنامه ها بیشتر صحبت کنیم. افرادی که خارج از فوتبال هستند، سوپرایجنت هایی مانند ژرژ مندس یا مینو رایولا را افرادی موفق می بینند. شما آنها را چطور توصیف می کنید؛ آدم های موفق یا خلافکار؟
رایولا و مندس شخصیت های متفاوتی دارند. رایولا با بازیکنانی که با آنها کار می کند، بسیار صمیمی است و شبیه عضوی از خانواده شان است. اما مندس یک بیزنس من است و فاصله اش را با بازیکنان حفظ می کند اما در مجموع از نظر ساختاری، کارشان شبیه به هم است. آنها آدم های موفقی هستند چون می دانند که چطور از طریق شرکت های صوری، پول ها را به مناطق معاف از مالیات مثل بلیز، جزایر کایمن و ... انتقال بدهند و راز موفقیت شان هم در همین است. البته آنها به تنهایی کار نمی کنند و تیمی از وکلای باتجربه هم به آنها کمک می کنند.
این بحث هم وجود دارد که بعضی مربیان، بازیکنانی را برای تیم های می خرند که مدیر برنامه های مشخصی دارند. به طور مثال ژوزه مورینیو بیشتر بازیکنانی را می خرد که مدیر برنامه های آنها مندس است. آیا می توان گفت که موضوعی پشت این انتخاب ها هست؟
نه لزوما. ما به عنوان روزنامه نگار، به اسناد تکیه می کنیم، نه به فرضیاتی که وجود دارد و هیچ چیزی که این فرضیه را اثبات کند وجود ندارد.
با توجه به مدارکی که از انتقال های بزرگ چند سال اخیر منتشر شده، می توان گفت که در هر نقل و انتقالات بزرگی، حتما تخلفاتی انجام می شود؟
بله، البته هر انتقالی شرایط خودش را دارد اما می توان اینطور گفت که در هر انتقال بزرگی، بخش های غیرقانونی ای هم وجود دارد که به دلیل عدم انتشار قراردادها، مخفی باقی می ماند.
انتشار آنها چقدر می تواند باعث شفافیت شود؟ چون به هر حال کسانی که می خواهند اقدامات غیرقانونی انجام بدهند، راه های دیگری پیدا خواهند کرد.
بله، همین طور است اما مطمئنا انتشار این اسناد باعث شفافیت بیشتر در دنیای فوتبال می شود؛ چیزی که هدف نهایی ما در این موضوع است. مثلا بعد از انتشار همین اسناد بود که پلیس به دفتر باشگاه پاری سن ژرمن رفت؛ به خانه دی ماریا و پاستوره رفت. پس ما به بخشی از هدفی که می خواهیم؛ رسیدیم.هرچند مطمئنا افرادی هم هستند که به دنبال راه های غیرقانونی جدید خواهند بود.
ما به عنوان روزنامه نگار، کاری که می توانیم انجام بدهیم همین است. اینکه اسنادی که می توانیم را منتشر کنیم؛ اینکه آیا تخلفی صورت گرفته یا نه را مقامات قضایی باید پیگیری کنند.
نظرات شما عزیزان: